سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساختاری نو

شنبه 87/5/19 11:32 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

ساختاری نو

دعا

جلوه‌ای از امامت در آینه صحیفه

در سخنان پیشوایان دین حقوق متقابل امت، یا وظایف امام در برابر امت و مسئولیت مردم در قبال امام مطرح شده است.

دعا‌های صحیفه نیز از این حقیقت با بیان مخصوص خود - که همان شیوه ابراز حقایق در قالب نیایش است - یاد کرده و امام سجاد علیه‌السلام در این باره چنین فرموده است:

خداوندا! دل ولی خود را درباره دوستانت نرم کن، و دستش را بر دشمنانت گشوده ساز، و مهربانی و رحمت و عطوفت و شفقتش را بما ارزانی دار، و چنان کن که ما از شنوندگان و مطیعان او شویم، و در راه رضایش پوینده و در نصرت او و دفاع از او یاری کننده باشیم و به این وسیله بسوی تو و پیغمبرت که رحمت‌هایت ای بار خدای بر او و آلش باد تقرب جوییم.(صحیفه سجادیه، دعای 47، بخش 63)

در این بخش از دعای صحیفه بصورت ضمنی ارزش‌های رهبری در مدیریت نیروی انسانی و جامعه اسلامی یادآوری شده و نرم‌خویی و دشمن ستیزی و مهربانی نسبت به مردم مورد تصریح قرار گرفته است. از سوی دیگر وظایف مردم در برابر امام عادل و مصلح خیرخواه نیز بر شمرده شده است:

  • لزوم حرف شنوی و اطاعت از او در برنامه‌های اجتماعی و حکومتی همانند برنامه های دینی
  • لزوم جلب رضایت و خشنودی امام.
  • لزوم یاری امام و دفاع از حریم وی.

همچنین می‌توان نتیجه گرفت که اطاعت و حمایت از امام، خود دارای پاداش و ارزش دینی و مایه تقرب به خداست.

در فراز دیگری از صحیفه می‌خوانیم:

پروردگارا، رحمت فرست بر پاکیزه‏تران از اهل بیت او که ایشان را برای قیام به امر خود برگزیده‌ای، و خزانه داران علم، و نگهداران دین، و جانشینان خویش در زمین، و حجتهای خویش بر بندگان خود قرار داده‌ای. (صحیفه سجادیه، دعای 47، بخش 56)

امام سجاد علیه‌السلام در این عبارت به چند نکته اساسی تصریح کرده است:

  • الهی بودن منصب و مقام ائمه معصومین علیهم‌السلام.
  • ویژگی ائمه و معصومین در میان خاندان پیامبر و این که همه خویشاوندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از مرتبه طهارت و عصمت برخوردار نبوده‌اند.
  • معصومین علیهم‌السلام از خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، پس از آن حضرت پاسدار دین و ارزشهای معنوی هستند.
  • معصومین علیهم‌السلام علاوه بر رهبری معنوی، در نظام اجتماعی نیز برخوردار از مقام خلافت الهی هستند و تا زمانی که آنان در میان امت هستند، رهبری دین و دنیای مردم، حق دیگران نیست.


ترابی، احمد، کتاب امام سجاد علیه‌السلام جمال نیایشگران، بااندکی تصرف


تشرف حاج علی بغدادی به محضر امام عصر(عج)

شنبه 87/5/19 11:30 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

تشرف حاج علی بغدادی به محضر امام عصر(عج)

امام زمان علیه السلام

مرحوم حاج میرزا حسین نوری(ره) در معرفی حاج علی بغدادی(ره) می‏نویسد:

حاج علی مذکور، پسر حاج قاسم کرادی بغدادی است و او از تجّار و فردی عامی است. از هر کس از علما و سادات عظام کاظمین و بغداد که از حال او جویا شدم، او را به خیر و صلاح و صدق و امانت و مجانبت از عادات سوء اهل عصر خود مدح کردند.

مرحوم علامه نوری که خود حاج علی بغدادی را از نزدیک دیده و حکایت او را از زبانش شنیده، چنین می‏نویسد:

در ماه رجب سال گذشته که مشغول تألیف کتاب «جنة‏المأوی» بودم عازم نجف اشرف شدم برای زیارت مبعث، سپس به کاظمین مشرف شدم و پس از تشرف و زیارت به خدمت جناب آقا سید حسین کاظمینی(ره) که در بغداد ساکن بود رفتم و از ایشان تقاضا کردم جناب حاج علی بغدادی را دعوت کند تا ملاقاتش با حضرت بقیة‏ الله‏ (ارواحنا فداه) را نقل کند، ایشان قبول نمود. و حاج علی بغدادی را دعوت نمود که با مشاهده او آثار صدق و صلاح از سیمایش به قدری هویدا بود که تمام حاضران در آن مجلس با تمام دقتی که در امور دینی و دنیوی داشتند، یقین و قطع به صحت واقعه پیدا کردند.

و مرحوم حاج شیخ عباس قمی(ره) در کتاب مفاتیح الجنان می‏نویسد:

از چیزهایی که مناسب است نقل شود حکایت سعید صالح متقی حاج علی بغدادی(ره) است که شیخ ما در جنة‏المأوی و نجم الثاقب نقل فرموده: «که اگر نبود در این کتاب شریف مگر این حکایت متقنه صحیحه، که در آن فواید بسیار است و در این نزدیکی‏ها واقع شده، هر آینه کافی بود.»(1)

حاج علی بغدادی نقل کرده است که:

هشتاد تومان سهم امام به گردنم بود و لذا به نجف اشرف رفتم و بیست تومان از آن پول را به جناب «شیخ مرتضی» دادم و بیست تومان دیگر را به جناب «شیخ محمدحسن مجتهد کاظمینی» و بیست تومان به جناب «شیخ محمدحسن شروقی» دادم و تنها بیست تومان دیگر به گردنم باقی بود، که قصد داشتم وقتی به بغداد برگشتم به «شیخ محمدحسن کاظمینی آل یس» بدهم و مایل بودم که وقتی به بغداد رسیدم، در ادای آن عجله کنم.

در روز پنجشنبه‏ای بود که به کاظمین به زیارت حضرت موسی بن جعفر و حضرت امام محمدتقی علیهماالسلام رفتم و خدمت جناب «شیخ محمدحسن کاظمینی آل یس» رسیدم و مقداری از آن بیست تومان را دادم و بقیه را وعده کردم که بعد از فروش اجناس به تدریج هنگامی که به من حواله کردند، بدهم.

و بعد همان روز پنجشنبه عصر به قصد بغداد حرکت کردم، ولی جناب شیخ خواهش کرد که بمانم، عذر خواستم و گفتم: باید مزد کارگران کارخانه شَعربافی را بدهم، چون رسم چنین بود که مزد تمام هفته را در شب جمعه می‏دادم.

لذا به طرف بغداد حرکت کردم، وقتی یک سوم راه را رفتم سید بزرگواری را دیدم، که از طرف بغداد رو به من می‏آید چون نزدیک شد، سلام کرد و دست‏های خود را برای مصافحه و معانقه با من گشود و فرمود: «اهلاً و سهلاً» و مرا در بغل گرفت و معانقه کردیم و هر دو یکدیگر را بوسیدیم.

بر سر عمامه سبز روشنی داشت و بر رخسار مبارکش خال سیاه بزرگی بود.

ایستاد و فرمود: «حاج علی! به کجا می‏روی؟»

گفتم: کاظمین(علیهما‌السلام) را زیارت کردم و به بغداد برمی‏گردم.

فرمود: امشب شب جمعه است، برگرد.»

گفتم: یا سیدی! متمکن نیستم.

فرمود: «هستی! برگرد تا شهادت دهم برای تو که از موالیان (دوستان) جد من امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و از موالیان مایی و شیخ شهادت دهد، زیرا که خدای تعالی امر فرموده که دو شاهد بگیرید.»

این مطلب اشاره‏ای بود، به آنچه من در دل نیت کرده بودم، که وقتی جناب شیخ را دیدم، از او تقاضا کنم که چیزی بنویسد و در آن شهادت دهد که من از دوستان و موالیان اهل بیتم و آن را در کفن خود بگذارم.

گفتم: تو چه می‏دانی و چگونه شهادت می‏دهی؟!

فرمود: «کسی که حق او را به او می‏رسانند، چگونه آن رساننده را نمی‏شناسد؟»

گفتم: چه حقی؟ فرمود: «آنچه به وکلای من رساندی!»

گفتم: وکلای شما کیست؟ فرمود: «شیخ محمدحسن!»

گفتم: او وکیل شما است؟! فرمود: «وکیل من است.»

امام زمان علیه السلام

اینجا در خاطرم خطور کرد که این سید جلیل که مرا به اسم صدا زد با آن که مرا نمی‏شناخت کیست؟

به خودم جواب دادم، شاید او مرا می‏شناسد و من او را فراموش کرده‏ام!

باز با خودم گفتم: حتماً این سید از سهم سادات از من چیزی می‏خواهد و خوش داشتم از سهم امام(علیه‌السلام) به او چیزی بدهم.

لذا به او گفتم: از حق شما پولی نزد من بود که به آقای شیخ محمدحسن مراجعه کردم و باید با اجازه او چیزی به دیگران بدهم.

او به روی من تبسمی کرد و فرمود: «بله بعضی از حقوق ما را به وکلای ما در نجف رساندی.»

گفتم: آنچه را داده‏ام قبول است؟ فرمود: «بله»

من با خودم گفتم: این سید کیست که علماء اعلام را وکیل خود می‏داند و تعجب کردم! با خود گفتم: البته علما در گرفتن سهم سادات وکیل هستند.

سپس به من فرمود: «برگرد و جدم را زیارت کن.»

من برگشتم او دست چپ مرا در دست راست خود نگه داشته بود و با هم قدم زنان به طرف کاظمین می‏رفتیم. چون به راه افتادیم دیدم در طرف راست ما نهر آب صاف سفیدی جاری است و درختان مرکبات لیمو و نارنج و انار و انگور و غیر آن همه با میوه، آن هم در وقتی که موسم آنها نبود بر سر ما سایه انداخته‏اند.

گفتم: این نهر و این درخت‏ها چیست؟

فرمود: «هر کس از دوستان که جد ما را زیارت کند و زیارت کند ما را، اینها با او هست.»

گفتم: سؤالی دارم. فرمود: «بپرس!»

گفتم: مرحوم شیخ عبدالرزاق، مدرس بود. روزی نزد او رفتم شنیدم می‏گفت: کسی که در تمام عمر خود روزها روزه بگیرد و شب‌ها را به عبادت مشغول باشد و چهل حج و چهل عمره بجا آورد و در میان صفا و مروه بمیرد و از دوستان حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نباشد! برای او فائده‏ای ندارد!

فرمود: «آری والله‏ برای او چیزی نیست.»

سپس از احوال یکی از خویشاوندان خود سؤال کردم و گفتم: آیا او از دوستان حضرت علی (علیه‌السلام) هست؟

فرمود: «آری! او و هر که متعلق است به تو.»

گفتم: ای آقای من سؤالی دارم. فرمود: «بپرس!»

گفتم: روضه خوان‏های امام حسین(علیه‌السلام) می‏خوانند: که سلیمان اعمش از شخصی سؤال کرد، که زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) چطور است او در جواب گفت: بدعت است، شب آن شخص در خواب دید، که هودجی(مرکبی) در میان زمین و آسمان است، سؤال کرد که در میان این هودج کیست؟

گفتند: حضرت فاطمه زهرا و خدیجه کبری(علیهما‌السلام) هستند.

گفت: کجا می‏روند؟ گفتند: چون امشب شب جمعه است، به زیارت امام حسین(علیه‌السلام) می‏روند و دید رقعه‌هایی را از هودج می‏ریزند که در آنها نوشته شده:

«امان من النار لزوار الحسین(علیه‌السلام) فی لیلة الجمعة امان من النار یوم القیامة»؛ (امان‌نامه‏ای است از آتش برای زوار سیدالشهدا (علیه‌السلام) در شب جمعه و امان از آتش روز قیامت). آیا این حدیث صحیح است؟

فرمود: «بله راست است.»

گفتم: ای آقای من صحیح است که می‏گویند: کسی که امام حسین(علیه‌السلام) را در شب جمعه زیارت کند، برای او امان است؟

فرمود: «آری والله‏». و اشک از چشمان مبارکش جاری شد و گریه کرد.

گفتم: ای آقای من سؤال دارم. فرمود: «بپرس!»

گفتم: در سال 1269 به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) رفتم در قریه درود (نیشابور) عربی از عرب‏های شروقیه، که از بادیه‌نشینان طرف شرقی نجف اشرف‌اند را ملاقات کردم و او را مهمان نمودم از او پرسیدم: ولایت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) چگونه است؟

گفت: بهشت است، تا امروز پانزده روز است که من از مال مولایم حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) می‏خورم نکیر و منکر چه حق دارند در قبر نزد من بیایند و حال آن که گوشت و خون من از طعام آن حضرت روئیده شده. آیا صحیح است؟ آیا علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) می‏آید و او را از دست منکر و نکیر نجات می‏دهد؟

فرمود: «آری والله‏! جد من ضامن است.»

گفتم: آقای من سؤال کوچکی دارم. فرمود: «بپرس!»

گفتم: زیارت من از حضرت رضا(علیه‌السلام) قبول است؟ فرمود: «ان شاءالله‏ قبول است.»

گفتم: آقای من سؤالی دارم. فرمود: «بپرس!»

گفتم: زیارت حاج احمد بزازباشی قبول است یا نه؟ (او با من در راه مشهد رفیق و شریک در مخارج بود)

فرمود: «زیارت عبد صالح قبول است.» گفتم: آقای من سؤالی دارم. فرمود: «بسم‏الله‏»

گفتم: فلان کس اهل بغداد که همسفر ما بود زیارتش قبول است؟ جوابی نداد.

گفتم: آقای من سؤالی دارم. فرمود: «بسم‏الله‏»

گفتم: آقای من این کلمه را شنیدید؟ یا نه! زیارتش قبول است؟

باز هم جوابی ندادند. (این شخص با چند نفر دیگر از پولدارهای بغداد بود و دائماً در راه به لهو و لعب مشغول بود و مادرش را هم کشته بود).

در این موقع به جایی رسیدیم، که جاده پهن بود و دو طرفش باغات بود و شهر کاظمین در مقابل قرار گرفته بود و قسمتی از آن جاده متعلق به بعضی از ایتام سادات بود، که حکومت به زور از آنها گرفته بود و به جاده اضافه نموده بود و معمولاً اهل تقوا که از آن اطلاع داشتند، از آن راه عبور نمی‏کردند ولی دیدم آن آقا از روی آن قسمت از زمین عبور می‏کند!

گفتم: ای آقای من! این زمین مالی بعضی از ایتام سادات است تصرف در آن جایز نیست!

فرمود: «این مکان مال جد ما، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و ذریه او و اولاد ماست. برای ما تصرف در آن حلال است.»

در نزدیکی همین محل باغی بود که متعلق به حاج میرزا هادی است او از ثروتمندان معروف ایران بود که در بغداد ساکن بود.

گفتم: آقای من می‏گویند: زمین باغ حاجی میرزا هادی مال حضرت موسی بن جعفر(علیهما‌السلام) است، این راست است یا نه؟

فرمود: «چه کار داری به این!» و از جواب اعراض نمود.

در این وقت رسیدیم به جوی آبی، که از شط دجله برای مزارع کشیده‏اند و از میان جاده می‏گذرد و بعد از آن دو راهی می‏شود، که هر دو راه به کاظمین می‏رود، یکی از این دو راه اسمش راه سلطانی است و راه دیگر به اسم راه سادات معروف است، آن جناب میل کرد به راه سادات.

پس گفتم: بیا از این راه، یعنی راه سلطانی برویم.

فرمود: «نه! از همین راه خود می‏رویم.»

پس آمدیم و چند قدیم نرفتیم که خود را در صحن مقدس کاظمین کنار کفشداری دیدیم، هیچ کوچه و بازاری را ندیدیم. پس داخل ایوان شدیم از طرف «باب المراد» که سمت شرقی حرم و طرف پایین پای مقدس است. آقا بر درِ رواق مطهر، معطل نشد و اذن دخول نخواند و بر درِ حرم ایستاد. پس فرمود: «زیارت کن!» گفتم: من سواد ندارم. فرمود: «برای تو بخوانم؟» گفتم: بلی!

فرمود: «أدخل یا الله‏ السلام علیک یا رسول الله‏ السلام علیک یا امیرالمؤمنین...» و بالاخره بر یک یک از ائمه سلام کرد تا رسید به حضرت عسکری(علیه‌السلام) و فرمود:

«السلام علیک یا ابا محمدالحسن العسکری.»

بعد از آن به من فرمود: «امام زمانت را می‏شناسی؟»

گفتم: چطور نمی‏شناسم. فرمود: «به او سلام کن.»

گفتم: «السلام علیک یا حجة‏الله‏ یا صاحب الزمان یابن الحسن.»

آقا تبسمی کرد و فرمود: «علیک السلام و رحمة‏الله‏ و برکاته.»

پس داخل حرم شدیم و خود را به ضریح مقدس چسباندیم و ضریح را بوسیدیم به من فرمود: «زیارت بخوان.»

گفتم: سواد ندارم. فرمود: «من برای تو زیارت بخوانم؟» گفتم: بله.

فرمود: «کدام زیارت را می‏خواهی؟» گفتم: هر زیارتی که افضل است.

فرمود: «زیارت امین الله‏ افضل است»، سپس مشغول زیارت امین الله‏ شد و آن زیارت را به این صورت خواند:

«السلام علیکما یا امینی الله‏ فی ارضه و حجتیه علی عباده اشهد انکما جاهدتما فی الله‏ حق جهاده، و عملتما بکتابه و اتبعتما سنن نبیه(علیه‌السلام) حتی دعا کما الله‏ الی جواره فقبضکما الیه باختیاره والزم اعدائکما الحجة مع ما لکما من الحجج البالغة علی جمیع خلقه...» تا آخر زیارت.

در این هنگام شمع‏های حرم را روشن کردند، ولی دیدم حرم روشنی دیگری هم دارد، نوری مانند نور آفتاب در حرم می‏درخشند و شمع‏ها مثل چراغی بودند که در آفتاب روشن باشد و آن چنان مرا غفلت گرفته بود که به هیچ وجه ملتفت این همه از آیات و نشانه‏ها نمی‏شدم.

وقتی زیارتمان تمام شد، از طرف پایین پا به طرف پشت سر یعنی به طرف شرقی حرم مطهر آمدیم، آقا به من فرمودند: آیا مایلی جدم حسین بن علی(علیهما‌السلام) را هم زیارت کنی؟»

گفتم: بله شب جمعه است زیارت می‏کنم.

آقا برایم زیارت وارث را خواندند، در این وقت مؤذن‏ها از اذان مغرب فارغ شدند. به من فرمودند: «به جماعت ملحق شو و نماز بخوان.»

ما با هم به مسجدی که پشت سر قبر مقدس است رفتیم آنجا نماز جماعت اقامه شده بود، خود ایشان فرادا در طرف راست امام جماعت مشغول نماز شد و من در صف اول ایستادم و نماز خواندم، وقتی نمازم تمام شد، نگاه کردم دیدم او نیست با عجله از مسجد بیرون آمدم و در میان حرم گشتم، او را ندیدم، البته قصد داشتم او را پیدا کنم و چند قِرانی به او بدهم و شب او را مهمان کنم و از او نگهداری نمایم.

ناگهان از خواب غفلت بیدار شدم، با خودم گفتم: این سید که بود؟ این همه معجزات و کرامات! که در محضر او انجام شد، من امر او را اطاعت کردم! از میان راه برگشتم! و حال آن که به هیچ قیمتی برنمی‏گشتم! و اسم مرا می‏دانست! با آن که او را ندیده بودم! و جریان شهادت او و اطلاع از خطورات دل من! و دیدن درخت‌ها! و آب جاری در غیر فصل! و جواب سلام من وقتی به امام زمان(علیه‌السلام) سلام عرض کردم! و غیره...!!

بالاخره به کفشداری آمدم و پرسیدم: آقایی که با من مشرف شد کجا رفت؟

گفتند: بیرون رفت، ضمناً کفشداری پرسید این سید رفیق تو بود؟

گفتم: بله. خلاصه او را پیدا نکردم، به منزل میزبانم رفتم و شب را صبح کردم و صبح زود خدمت آقای شیخ محمدحسن رفتم و جریان را نقل کردم او دست به دهان خود گذاشت و به من به این وسیله فهماند، که این قصه را به کسی اظهار نکنم و فرمود: خدا تو را موفق فرماید.

حاج علی بغدادی(ره) می‏گوید:

من داستان تشرف خود، خدمت حضرت بقیة‏الله‏ (عج الله‏ تعالی فرجه الشریف) را به کسی نمی‏گفتم. تا آن که یک ماه از این جریان گذشت، یک روز در حرم مطهر کاظمین سید جلیلی را دیدم، نزد من آمد و پرسید: چه دیده‏ای؟

گفتم: چیزی ندیدم، او باز اعاده کرد، من هم باز گفتم: چیزی ندیده‏ام و به شدت آن را انکار کردم؟ ناگهان او از نظرم غائب شد و دیگر او را ندیدم.(2)

(ظاهراً همین برخورد و ملاقات باعث شده است تا حاج علی بغدادی(ره) داستان تشرف خود را خدمت آن حضرت، برای مردم نقل کند).

 

پی‏نوشت‌ها:

1- مفاتیح الجنان 484.

2- نجم الثاقب، ص 484، حکایت 31/ بحارالانوار، ج 53، ص 317.

 

منبع:

موعود، ش 47 .


یا کریمه اهل بیت

دوشنبه 86/8/21 1:51 عصر| حضرت مهدی عج | نظر

هوالمحبوب

 

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام          به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو          بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار          هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح          بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو           ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین          ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد          به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

 

 



تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می نمایم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است



 

ولادت باسعادت کوثر همیشه جاری کویر قم، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را تبریک می گوییم.
با عرض سلام

خدایش چند ساله فکرم مشغوله که چرا خونمون بین دو مسجده یکی کریم اهل بیت امام حسن مجتبی و یکی کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیه خدایش خوشبحال ما که همش با کریما سرکارمونه وپارتیمون کلفته کلفته .

یه مسجد کنج شهر زاهدان تو یه محله فقیر نشین که زده رو دست همه مساجد شهر تو صمیمیت و با صفایش جای همتون خالی امشب خیلی با صفاست اینجا مراسمی توپ و بی نظیر که فکرنکنم مسالش جای دیگه باشه

ما رو هم امشب دعا کنید  

دوستانی که تمایل دارن تبادل لینک کنند خوشحال می شم تو این سه وبلاک هم با هم تبادل لینک داشته باشم

دریچه امید

کریمه اهل بیت

عرشیان خاک نشین

التماس دعا مخصوص

یاحق امام حسن مجتبی

علیه السلام پشت وپناه تون



در قنوت نماز عید چه می خوانیم؟

پنج شنبه 86/7/19 9:32 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

در قنوت نماز عید  چه می خوانیم؟
بارالها! به حق این روز، که آن را برای مسلمانان عید و برای محمد صلی الله و علیه و اله ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادی از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و مرا در هر خیری وارد کنی که محمد و آل محمد را در آن وارد کردی و از هر بدی که محمد و آل محمد را خارج ساختی ، ما را نیز از آن خارج ساز، درود و صلوات تو بر او و آنها. خداوندا! از تو می طلبم، هر آنچه را که بندگان شایسته ات از تو خواستند و به تو پناه می برم از هر آنچه که بندگان خالصت به تو پناه بردند .

http://hassanmojtaba.mihanblog.com/


جایزه الهی
عمده ترین چیزی که در این نماز، از خدا خواسته می شود، آمرزش و مغفرت الهی و مبارک ساختن این عید، با قبولی طاعات است و این، بهترین جایزه ای است که خداوند به نمازگزاران روزه دار، عطا می کند . امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند که فرمود : هر گاه روز اول ماه شوال (عید فطر) فرا می رسد ، منادی از سوی خداوند ندا می دهد : " ای مؤمنین : بشتابید به سوی جایزه هایتان."
آنگاه امام باقر علیه السلام رو به جابر کرد و فرمود : ای جابر! جوایز خدا، مثل جایزه های این پادشاهان نیست! امروز ، روز جایزه هاست!

از "سوید بن غفله" نقل شده است : در روز عید بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه

(خوراکی از آرد و شیر) و ملبنة (غذا یا حلوایی که با شیر تهیه می شود ) موجود است . پس به آن حضرت عرض کردم : روز عید و خطیفه؟!

حضرت فرمود : این عید کسی است که آمرزیده شده است. منابع:1- تحف العقول، ص 170.

2- وسائل الشیعه، ج 5، ص141.

3- همان ، ص 140.

4- بحار الانوار، ج40، ص 74 .


عید فطر صحنه ای از قیامت

پنج شنبه 86/7/19 9:24 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

http://hassanmojtaba.mihanblog.com/


عید فطر صحنه ای از قیامت
حضرت علی (ع)  به مناسبت عید فطر خطبه ای قرائت کرده و در آن ، این روز را به قیامت تشبیه فرموده است :
ای مردم! این روز شما ، روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و نا امید می گردند.

دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزای بازماندگان است .

(عید فطر) شبیه ترین روز به روز قیامت است. -  چون در قیامت عده ای که زیان کارند ، تأسف می خوردند و غضبناک می گردند و عده ای که نیکوکارند رستگار و متنعم به نعمت های الهی می شوند . -

وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می شوید ، به یاد آورید زمانی را که از منزل بدن خود خارج شده و به سوی خدای خود خواهید رفت .

وقتی در جایگاه نماز خود می ایستید به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی می ایستید و از شما حسابرسی می کنند. وقتی از نماز به منازلتان بر می گردید به یاد آورید زمانی را که به منازل خود در بهشت خواهید رفت .

ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: "هان! بشارتتان باد، ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید ."


تصاویر ویژه عید فطر

پنج شنبه 86/7/19 9:23 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 
 تصاویر ویژه عید فطر 

 ::: ::: 


عید فطر

پنج شنبه 86/7/19 9:16 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

روز رستاخیز علی رضا اعصار Play Download
عید آمد محمد عبدالحسینی Play Download
عید روزه محمد گلریز Play Download
عید فطر جواد یادگاری Play Download
عید ما قدمی Play Download
عید مهربانی  جاوید عسگری Play Download

تم مذهبی ویژه ولادت امام زمان

چهارشنبه 86/6/7 10:25 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

ای بی هیچ فاصله!


ای عزیز بزرگوار! همواره کبوترانه نگاهت می کنم و با اشتیاق، دانه دانه محبت تو را می چینم. یاد تو، پر پروازم می دهد. نامت، آوازم می دهد! ذکر فضایل تو، مرا به سرآغازهای نیکو، رهنمون می شود. دلم اسیر مهر تو می شود، یک آسمان ستاره شادی، در کهکشان وجودم سوسو می زند. هر دم، از خورشید وجود تو، که گرمابخش دلهای همگان است،نیرو می گیرم و به اوج آسمان معنا راهی می شوم!

ای امید همه! ای بلندترین زمزمه! ای بی هیچ فاصله! ای زداینده هر چه واهمه! به راستی که هر کس از برکت نگاه تو بگریزد، در انجمادی تیره و در انزوایی سرد و ساکت محبوس می ماند. هر که از تو دوری کند، دیر یا زود، باید از خاکستر اشتباه تیره خود فرارکند و با تن شویه در اقیانوس رحمت تو قرار بیابد. هر کس پریشان محبت تو شود، پشیمان نخواهد شد!

ای آسمان بلند فضیلت! ای بلندای عظمت! ای راهنمای سبز حقیقت! ای ژرفای هستی و طراوت! یاد و نام تو، برترین و زیباترین گلی است که دردلهای مومنان می روید. گلی که هیچ گاه پژمردگی ندارد. گل خوشبویی که تا ظهور خورشید رویت، هماره می پاید.

عشق تو در دلهای ما، مستدام باد!

میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه رو خدمت همه دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنم

به همین مناسبت دوتا تم مذهبی ویژه سونی اریکسون براتون ساختم که انشالله خوشتون بیا د

دانلود

دانلود

 

دانلود مولودی ویژه میلاد امام زمان از مرحوم سید محمد جواد ذاکر

همه جا هستی و ما را خبری نیست کجایی

ای که از یار نشان می طلبی یار کجاست

اگه امشب حلقه های زلف سیاتو شونه کنی

دنبال تو گشتم گل نرگس همه جا را

ناز قد رعنا تماشا داره ای گل

دیوونه مهدی شدم دلبر دیگر ندارم

دستتون بخوره به پنجره های بقیع

یاحق امام حسن مجتبی علیه السلام پشت وپناه تون


دانلود مولودی ویژه میلاد امام زمان

چهارشنبه 86/6/7 10:23 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

Play

Download

مهدی گل مولایی

Play

Download

گل نرگس بیا 1

Play

Download

جان جانانم

Play

Download

گل نرگس بیا 2

Play

Download

مولای من

Play

Download

یاابن زهرا

Play

Download

یار پنهانم

Play

Download

یا ابا صالح

Play

Download

بهشتم بود مهدی

Play

Download

مهدی آل محمد

Play

Download

یا ابن الزهرا

Play

Download

بیا بیا یاابن الزهرا

Play

Download

ابا صالح

Play

Download

نگار من

Play

Download

یابن الحسن فدات شم

Play

Download

یابن الحسن بیا

Play

Download

گل نرگس

Play

Download

ماه دا آرا

Play

Download

گشته عالم

Play

Download

نسیم شادی

Play

Download

تواشیح 1

Play

Download

عزیز زهرا

Play

Download

تواشیح 3

Play

Download

تواشیح 2


مجموعه صوتی ناله های فراق - MP3

چهارشنبه 86/6/7 10:22 صبح| حضرت مهدی عج | نظر

مجموعه صوتی ناله های فراق - MP3    

Imageمجموعه صوتی-MP3 ناله های فراق گلچین مناجات با امام زمان (عج)  با صدای مداحان: ارضی-طاهری- حدادیان-هلالی- واعظی-علیمی-میرداماد-سلحشور به مناسبت تولد امام  زمان

آقاجونم مهربونم - حدادیان

خاصیت نگاه تو ما را خراب کرد - ارضی


   1   2   3   4      >
مشترک RSS وبلاگ شوید

آرشیوها

پیوند‌ها