خطبه فدکیه تفسیرى بر آیات قرآن کریم(3)
سه شنبه 87/2/31 8:23 صبح| | نظر
خطبه فدکیه تفسیرى بر آیات قرآن کریم(3)
متن خطبه فدکیه
حضرت زهرا علیهاالسلام پس از معرفى خود در این قسمت به عنوان دختر رسول خدا، درباره شیوه زندگى مردم در زمان ظهور پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله و روش برخورد آن حضرت با این اوضاع، با استشهاد به آیه «لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِکُم» (توبه/ 128) مىفرماید: پیامبرى از خود شما برایتان آمد که آنچه شما را به زحمت مىانداخت بر او دشوار بود، نسبت به (خیر و صلاح) شما علاقه شدید داشت، و به ایمانآورندگان مهربان و دلسوز بود. سپس در تبیین آیه مزبور ادامه مىدهد: «... آن حضرت رسالت خویش را ابلاغ و بیم و انذار و اندرز خود را اظهار و از مسلک و روش مشرکان برکنار بود، کمر آنان را شکست و حلقوم ایشان را فشرد و با حکمت و پند نیکو، ایشان را به راه پروردگارش دعوت نمود، بتها را شکست و گردنفرازان را سرکوب کرد تا آنکه جمع ایشان شکست خورده پا به فرار گذاشتند.»
ابن ابى الحدید نیز ضمن ذکر روایاتى مىنویسد: «مردم مىپندارند که نزاع فاطمه با ابوبکر در دو چیز بوده: در میراث و در نحله. من در احادیث یافتم که آن حضرت در مسئله سومى با او نزاع داشته و ابوبکر او را از آنها نیز منع کرده بود که عبارت بود از سهم ذوى القربى.»
آنگاه با اشاره به مسلمانان و حقخواهى ایشان در آن دوران سخت ایمان آوردن، مىفرماید: «شما به همراه سپیدرویان پاکنهاد، گویاى کلمه اخلاص شدید، و حال آن که «کنتم على شَفا حُفرةٍ مِن النارِ» (آل عمران/ 103) بر لبه پرتگاه جهنم بودید. به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مىرسید مىتوانست شما را نابود کند، جرعهاى براى هر تشنه و طعمهاى براى هر گرسنه و آتشگیره هر شعلهاى بودید، زیر پاى دیگران له شده بودید، آبهاى گندیده مىآشامیدید و برگ درختان مىچیدید، ذلیل و توسرى خور بودید.» سپس به آیه «تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ» (انفال/ 26) اشاره مىنماید که «شما وحشت داشتید دیگران از اطراف به شما هجوم آورند، و خداوند به واسطه فیض وجود رسول خدا، شما را از آن گرفتارىها نجات داد.»
و سپس اشاره مىفرماید: شما را از کلیه گرفتارىهاى دیگر نیز در هر زمان رهانید» و به آیه «کُلَّمَا أَوْ قَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللهُ» (مائده/ 64) استناد مىجوید.
علاّمه مظفّر در دلائل الصدق آورده است: «حضرت زهرا حق چهارمى نیز داشت که مربوط به خمس غنایمى بود که پس از پیامبر حادث مىگردیدند؛ چون ابوبکر، همانگونه که خمس اهل بیت علیهمالسلام را ـ که در زمان رسول خدا (مانند خمس خیبر) مالک شده بودند ـ گرفته بود، آنها را از خمس غنایمى که پس از آن حضرت حادث شده بود نیز منع کرد و حضرت زهرا علیهاالسلام درباره آنها نیز با او به نزاع پرداخت و اخبار در این مورد بسیارند.»
پس از فرمایشهاى دیگرى، به طرح فتنهها و بروز نفاقها پس از رسول خدا و سرگشتگى مردم و حیرت ایشان مىپردازد و با آیه «أَلاَ فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَُمحِیطَةٌ بِالْکَافِرِین» (توبه/ 49) وقایع را شرح مىدهد و به پشت سر انداختن قرآن و بازگشت به جاهلیت نویدشان مىدهد و آن را جایگزین بدى مىخواند: «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلا» (کهف/50) و چنین کارى را خسران تفسیر مىنماید: «وَ مَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِین» (آل عمران/ 85) و آنگاه پس از توضیحات دیگرى از این واقعه، به مسئله قطعى ارث خویش از پیامبر اشاره کرده، مىفرماید: شما پنداشتهاید که ما ارثى نمىبریم؟ «أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُون» (مائده/50) آیا از دستورات دوران جاهلیت پیروی مىکنند؟ براى مردمى که باور دارند، چه کسى از خداوند بهتر دستور مىدهد و داورى مىکند؟
زکریّا علیهالسلام از خداوند درخواست کرد که از فرزندانش کسى را وارث او قرار دهد که وجود وى مانع و حاجب از دیگر افراد خویشاوند و فامیل و پسر عموهایش باشد و این ممنوعیت تنها با میراث اموال مناسبت دارد و معنا ندارد که بخواهد موالى و خویشاوندانش را از علم و نبوّت مانع شود.
سپس مستقیما جانب خطاب را به ابوبکر نموده، مىفرماید: «... اى پسر ابى قحافه! آیا در کتاب خداوند آمده است که تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارث نبرم؟ تو مطلب ناروا و سخن نامناسبى گفتهاى: «لقد جِئتَ شیئا فریّا» آنگاه به وراثت حضرت سلیمان از داود علیهماالسلام اشاره فرموده، مىگوید: «وَ وَرِثَ سُلَیَْمانُ دَاوُود» (نمل/ 16) و سلیمان از داود ارث برد، و به ذکر داستان یحیى بن زکریّا اشاره مىفرماید که گفت: «... فَهَبْ لی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب» (مریم/ 5ـ 6)؛ پروردگارا! از سوى خودت، به جانشینى به من ببخش که از من و از خاندان یعقوب ارث ببرد.
در ادامه، به آیات ذیل استناد مىجوید:«وَ اُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ اَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ الله» (انفال/ 75)؛ و خویشاوندان برخى نسبت به برخى دیگر در کتاب خدا مقدّم مىباشند. «یُوصِیکُمُ اللهُ فِی اَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْن» (نساء/11) و خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش مىکند که پسر دو برابر دختر سهم ببرد و «اِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِین» (بقره/ 18) اگر مالى از خود جاى گذاشت، براى پدر و مادر و خویشاوندان به گونه خیر و شناخته شده و معروف وصیت کند و این براى پرهیزگاران کارى درست و شایسته است. و ادامه مىدهد: شما پنداشتهاید که من بهرهاى نداشته، از پدرم ارث نمىبرم و هیچ رابطه و پیوندى بین ما نیست؛ در همین زمینه، با اقتباس از آیه 67 سوره انعام و آیه 39 سوره هود مىفرماید: «شما خود را نسبت به عام و خاص قرآن، از پدر و پسرعمویم داناتر مىدانید. پس (این شما و این فدک که) همچون شتر مهار کشیده و بار کرده در اختیار شما باشد و روز واپسین و رستاخیز تو و آن (فدک) با هم روبهرو خواهید شد ... «لِکُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُون»؛ «مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیم»؛ هر رویدادى را جایگاهى است و به زودى خواهید دانست که بر چه کسى عذاب خوارکننده فرود آمده، شکنجهاى پایدار وارد خواهد شد. همچون قصّه گناهکاران نوح، هم غرق مىشوید و هم عذابى جاودانه در انتظارتان است.
پس از استدلال به آیات مربوط به ارث پیامبران، حضرت به عموم آیات مربوط به ارث و عموم آیه «وصیت» استدلال نموده و تخصیص این آیات را بدون دلیل شرعى از کتاب و سنّت، کارى زشت برشمرده، با لحن و بیان کوبندهاى این تخصیصِ بىجهت را بر آنان ایراد گرفته، چنین فرمود: «آیا خداوند درباره شما آیه مخصوصى نازل کرده که پدرم را با آن آیه از این عموم خارج کرده باشد.» و با این استفهام انکارى، وجود مخصّص را در قرآن مجید نفى کرده، آنگاه مىفرماید: «و یا آن که شما از پدرم و از پسرعمویم، در فهم عموم و خصوص قرآن آگاهتر و داناترید؟»
آن حضرت از بازگشت مردم پس از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله شکوه مىکند که «وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللهَ شَیْئًا وَ سَیَجْزِی اللهُ الشَّاکِرِین» (آلعمران/144)؛ محمّد صلىاللهعلیهوآله فرستاده کسى است که پیش از او نیز فرستادگانى آمدهاند. آیا گر بمیرد یا کشته شود شما به گذشته خود برمىگردید؟ و هر کس به گذشته خود برگردد هرگز زیانى به خداوند وارد نیاورده است و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد. و فریاد برمىآورد: «اى قوم اوس و خزرج! آیا میراث پدرم بلعیده شود، در حالى که شما مرا مىبینید و صداى مرا مىشنوید و آغاز و فرجام کار به شما برمىگردد و زمام امور در دست شماست؟» و با شِکوه از پنهانکارى مردم و چشمپوشى آنان از حق و انحراف از راه راست، با استناد به آیه «اَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَ هَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِین» (توبه/13) مىفرماید: آیا با مردمى که پیمانهاى خود را شکسته و براى بیرون کردن پیامبر تصمیم گرفتهاند نمىجنگید، با آن که جنگ را آغاز کردهاند؟ آیا از آنان مىترسید با این که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر ایمان آورده و دین را باور کردهاید؟ (1)
در ادامه بیانات تند و گزنده خطبه، حضرت زهرا علیهاالسلام رفاهطلبى و تمایل به زندگى راحت را عامل این چرخش دانسته، مىفرماید:«إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَ مَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ» (ابراهیم/8) اگر شما و همه کسانى که در روى زمین زندگى مىکنند کافر شوید، بدانید که خداوند بىنیاز و ستوده است. و با خشم اظهار مىدارد: «این سخنان خروشى بودند که از جان برآمد و آهى بودند که از خشم من برخاستند و از بىتابى و توانفرسایى من حکایت مىکردند ...
در این گفتوگو، حقخواهى و ادعاى مالکیت زمینى مطرح است که غصب آن نقطه آغاز حمله به شخصیت معنوى و مادى اهل بیت علیهمالسلام بود و نشان از موضعگیرى مستبدّانه خلیفه چند روزه در برخورد با هر نوع مخالفت در مقابله با خلافت جدید داشت و از اینرو، قدرتمندترین و سرشناسترین مخالفان به عنوان اولین مقابلهگران سقیفه را انتخاب کرد تا همه مسلمانان پس از آن عبرت گرفته، توان هر نوع سرکشى و تمرّدى را از دست بدهند.
آنچه را شما انجام مىدهید پیشروى پروردگار است و او ناظر و بینا: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ» (شعراء/227) و به زودى ستمکاران خواهند دانست به چه جایگاهى بازگشت مىکنند! و ادامه مىدهد: «من دختر پیامبر، هشداردهنده شمایم که شما را از عذاب سرسخت پیش رویتان بیم مىداد. «فاعلَموا إِنَّا عَامِلُونَ وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُون» (اقتباس از آیات 121 و 122 سوره هود)؛ پس هر کارى مىخواهید انجام دهید که ما هم کار خود را انجام خواهیم داد و چشم به راه باشید که ما هم منتظریم.
در این فراز از سخن، ابوبکر با دلجویى و آرامش تلاش مىکند تا حضرت را از خشم فرونشاند و در عین حال، حکم خویش را در مورد «فدک» و اموال باقى مانده از رسول خدا ابراز نماید؛ مىگوید: «ما آنچه را که شما در نظر دارید، در راه خرید اسلحه و ساز و برگ جنگى خرج کردهایم تا به وسیله آنها، مسلمانان با کافران هماورد باشند.» آنگاه در این تصمیمگیرى به اجماع عموم مسلمانان تکیه کرد و از این که نمىتواند خلاف دستور پیامبر کارى کند و باید این اموال به ولىّ پس از وى سپرده شود، از اموال شخصى خویش پیشکش کرده، مىگوید: در آنچه در اختیار شخص من است و از اموال من به شمار مىرود، هر دستورى که بفرمایید اجرا مىشود. آیا شما صلاح مىدانید که من در این مورد، خلاف پدرت حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله عمل کنم؟
در این هنگام، حضرت زهرا علیهاالسلام به خروش آمده، مىفرماید: «سبحان الله! ... هیچگاه رسول خدا از کتاب خدا روىگردان و نسبت به احکام او مخالف نبود، بلکه پیرو قرآن و سورههاى آن بود. آیا شما با نیرنگ و فریب، اجماع کرده، بهانهاى دروغین بر او بستهاید؟» و سپس به قرآن اشاره نموده، مىفرماید: «این کتاب خدا، که داورى دادگر است و بیان آن حل و فصل مىکند، مىفرماید: درخواست زکریّا از خداوند آن بود که به او فرزندى بدهد و گفت: «یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب» (مریم/6) و «وَ وَرِثَ سُلَیَْمانُ دَاوُود»(نمل/16) آن فرزند وارث من و آل یعقوب باشد و سلیمان از داود ارث برد.
بلکه کارهاى زشتتان بر دلهایتان نقش بسته، گوشها و چشمهایتان را فراگرفته است. به چه جاى بدى برگشتید و به چه وضع بدى گرفتار شدهاید! به چیز بدى اشاره کردهاید و به معاوضه نامناسب و بدى رضا دادهاید! به خدا سوگند! هنگامى که پردهها به یک سو زده شوند بارش را سنگین و پیامدش را خطرناک خواهید یافت و زیان و ضرر به دنبال خواهد داشت.
بنابراین، خداوند متعال در آنچه توزیع و تقسیم کرده، سهم هر کسى را تعیین و مقدار واجب و حتمى از میراث را مشخص ساخته است. سهم پسران و دختران را به گونهاى واضح و روشن بیان داشته، بهانهجویى یاوهسرایى را باطل ساخته و از بدگمانى و شبهه افراد وامانده در آینده جلوگیرى نموده است. نه، چنین نیست: «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُون» (یوسف/18)؛ بلکه شما خودتان را گول زده و نفوس شما کارى (قبیح) را برایتان با جلوهاى زیبا نمایش دادهاند. و من بردبارى و صبرى نیکو خواهم کرد و بر آنچه شما توصیف مىکنید، از خداوند کمک مىجویم.»
در اینجا نیز ابوبکر به این بهانه که خلافت را مردم به گردن وى انداختهاند و بر آنان مستبدّانه حاکم نشده، مسلمانان را به داورى بین خود و حضرت فرامىخواند.
حضرت در آخرین فراز، با دلى آکنده از غم، مردم را به تدبّر در قرآن فراخوانده، مىفرماید: «اى مردم که شتابان به گفتار باطل روى آورده، کار زشت زیانبار را با دیده اغماض نگریسته، آن را پذیرفتهاید! «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(محمد/24) آیا در قرآن اندیشه نمىکنند (نمىکنید) یا این که بر دلهایشان (دلهایتان) قفل است؟ نه چنین است، «بَل رَانَ عَلى قلوبِکم» (اشاره به آیه 14 مطفّفین)، بلکه کارهاى زشتتان بر دلهایتان نقش بسته، گوشها و چشمهایتان را فراگرفته است. به چه جاى بدى برگشتید و به چه وضع بدى گرفتار شدهاید! به چیز بدى اشاره کردهاید و به معاوضه نامناسب و بدى رضا دادهاید! به خدا سوگند! هنگامى که پردهها به یک سو زده شوند بارش را سنگین و پیامدش را خطرناک خواهید یافت و زیان و ضرر به دنبال خواهد داشت.
در این هنگام، حضرت زهرا علیهاالسلام به خروش آمده، مىفرماید: «سبحان الله! ... هیچگاه رسول خدا از کتاب خدا روىگردان و نسبت به احکام او مخالف نبود، بلکه پیرو قرآن و سورههاى آن بود. آیا شما با نیرنگ و فریب، اجماع کرده، بهانهاى دروغین بر او بستهاید؟»
سپس در آخرین فرمایشهاى خویش، با تکیه بر دو آیه از قرآن کریم، مىفرماید: «وَ بَدَا لَهُم مِنَ اللَهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ»(زمر/47)؛ «وَ خَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُون» (غافر/78)؛ و از پروردگارتان آنچه را که حساب نمىکردید و به ذهنتان نمىآمد، برایتان آشکار خواهد شد و در آن هنگام، آنها که بر باطل هستند، زیان خواهند دید. و در انتها، با سرودن اشعارى خطاب به رسول خدا صلىاللهعلیهوآله، به منزل برگشت. (2)
در این گفتوگو، حقخواهى و ادعاى مالکیت زمینى مطرح است که غصب آن نقطه آغاز حمله به شخصیت معنوى و مادى اهل بیت علیهمالسلام بود و نشان از موضعگیرى مستبدّانه خلیفه چند روزه در برخورد با هر نوع مخالفت در مقابله با خلافت جدید داشت و از اینرو، قدرتمندترین و سرشناسترین مخالفان به عنوان اولین مقابلهگران سقیفه را انتخاب کرد تا همه مسلمانان پس از آن عبرت گرفته، توان هر نوع سرکشى و تمرّدى را از دست بدهند. بدینروى، حضرت زهرا علیهاالسلام به عنوان مدافع امامت حضرت على علیهالسلام و حق ارث خویش، باید به چیزى استناد کند که فصلالخطاب همه رویارویىها بوده و غیر قابل انکار باشد. او به قرآن مجید استناد کرده، مضمون کامل کلام را در اقتباس یا استشهاد از آیات برمىگزیند و این، هم به معناى اعلام یک رویارویى باطنى و درونى با عنصر حکومتى حاضر است و هم به معناى کشف موضوع پشت سر انداختن قرآن توسط حاکمان وقت، و همه مسلمانان را به تأمّلى سخت بر تفسیر مجدّد آیات دعوت مىنماید.
حضرت با خشم اظهار مىدارد: «این سخنان خروشى بودند که از جان برآمد و آهى بودند که از خشم من برخاستند و از بىتابى و توانفرسایى من حکایت مىکردند ... آنچه را شما انجام مىدهید پیشروى پروردگار است و او ناظر و بینا.
علاّمه سید شرف الدین در تحلیل مفصّلى از این خطبه، به رموز تفسیرى آن پرداخته، چگونگى تفسیر هر یک از آیات مطرح شده را بیان مىنماید. وى در بخشى از این تبیین آورده است: «ببینید چگونه در آغاز، بر اثر گذاردن پیامبران، به دو آیه مربوط به داود و زکریّا علیهماالسلام، به صراحت در ارثگذارى آن دو استدلال مىکند، و به جان خود سوگند که آن حضرت بر خلاف دیگر کسانى که مدتها پس از نزول قرآن پا به عرصه گیتى نهادهاند، ارث را در این آیات شریفه مربوط به ارث حکمت و پیامبرى دانسته، نه ارث در اموال، و معناى مجازى را بدان دلیل بر معناى حقیقى مقدّم داشته که نسبت به فهم آیات قرآن داناتر و اعلم بوده که اگر این تصرف و دخالت در معناى حقیقى لفظ بدون دلیل جایز بود، ابوبکر و یا دیگر کسانى که در آن روزها طرفدار او بودند نیز مىتوانستند بدینگونه پاسخ حضرت زهرا علیهاالسلام را بدهند؛ با این که آنان چنین پاسخى را به آن حضرت ندادند. علاوه بر این، در اینجا قرائت دیگرى نیز موجود است که مىگوید: مقصود از ارث، ارث در اموال است.»(3)
پس از استدلال به آیات مربوط به ارث پیامبران، حضرت به عموم آیات مربوط به ارث و عموم آیه «وصیت» استدلال نموده و تخصیص این آیات را بدون دلیل شرعى از کتاب و سنّت، کارى زشت برشمرده، با لحن و بیان کوبندهاى این تخصیصِ بىجهت را بر آنان ایراد گرفته، چنین فرمود: «آیا خداوند درباره شما آیه مخصوصى نازل کرده که پدرم را با آن آیه از این عموم خارج کرده باشد.» و با این استفهام انکارى، وجود مخصّص را در قرآن مجید نفى کرده، آنگاه مىفرماید: «و یا آن که شما از پدرم و از پسرعمویم، در فهم عموم و خصوص قرآن آگاهتر و داناترید؟»
سپس مستقیما جانب خطاب را به ابوبکر نموده، مىفرماید: «... اى پسر ابى قحافه! آیا در کتاب خداوند آمده است که تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارث نبرم؟ تو مطلب ناروا و سخن نامناسبى گفتهاى: «لقد جِئتَ شیئا فریّا» آنگاه به وراثت حضرت سلیمان از داود علیهماالسلام اشاره فرموده، مىگوید: «وَ وَرِثَ سُلَیَْمانُ دَاوُود» (نمل/ 16) و سلیمان از داود ارث برد، و به ذکر داستان یحیى بن زکریّا اشاره مىفرماید که گفت: «... فَهَبْ لی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوب» (مریم/ 5ـ 6)؛ پروردگارا! از سوى خودت، به جانشینى به من ببخش که از من و از خاندان یعقوب ارث ببرد.
با این پرسش توبیخى، وجود مخصّص را در سنّت، بلکه مطلق وجود مخصّص را منتفى دانسته است؛ زیرا اگر مخصّصى وجود مىداشت رسول خدا و یا جانشین آن حضرت به او فهمانیده، بیان مىکردند و نمىتوان گفت که آنان نمىدانستند و از وجود مخصّص خبر نداشتند و یا در بیان این مسئله به آن حضرت کوتاهى کردهاند؛ زیرا در آن صورت، تفریط و اهمال در بیان حکم الهى و کتمان حق و وادار کردن به جهل و در معرض بازداشتن او از جدال و درگیرى و کینهتوزى و دشمنى بىجهت و بیهوده لازم مىآید که همگى اینها در مورد پیامبران الهى و جانشینانشان محال و ممتنع مىباشند.»
وى سپس نتیجهگیرى نموده، مىگوید: «براى حضرت زهرا، فقط یک راه و یک سخن باقى مانده است که با گفتن آن کلمه، غیرت آنان را برانگیخت و با بلاغت و رسایى هرچه تمامتر در گفتارش، جوش و خروش در آنان ایجاد کرد و آن جمله این بود که فرمود: "... یا این که مىگویید: اهل دو آیین از یکدیگر ارث نمىبرند!" که مىخواست با این جمله، بفهماند عموم آیه ارث با آنچه شما ادّعا مىکنید، تخصیص نمىخورد، مگر این که بخواهید به جمله آن حضرت که فرمود: "اهل دو ملت و دو آیین مختلف از یکدیگر ارث نمىبرند." استناد کنید و بنابراین، آیا به چنین کلامى لب مىگشایید و چنین جملهاى را خواهید گفت؟ آیا مىتوانید بگویید که من از امّت اسلامى نیستم و در زمره مسلمانان به شمار نمىآیم و از این نظر، حق ارث ندارم و با این حساب، براى کار خود، که مرا از ارث محروم ساختهاید، حجت و دلیلى دارید که در این صورت، باید گفت: «اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیهِ راجعونَ».»(4)
علاّمه امینى نیز در تحلیلى از این خطبه، بر آیات وارد شده تفسیرى نمودهاند که «معلوم است که حقیقت میراث عبارت از انتقال مال موروث به وارث پس از مرگ او به حکم خداوند متعال است. حمل آیه بر علم و نبوّت ـ چنان که اهل سنّت انجام دادهاند ـ بر خلاف آیه شریفه است؛ زیرا نبوّت و علم به ارث نمىرسند. نبوّت دایر مدار مصالح عمومى است و از روز نخست آفرینش، در پیشگاه پروردگار مشخص و معیّن گشته و خداوند داناتر است که رسالت و مأموریت خود را در چه کسى و در چه جایى قرار دهد؛ نسبت و وراثت دخالتى در آن ندارد. همانگونه که دعا و درخواست از خداوند اثرى براى گزینش و اختیار الهى ندارد، علم نیز متوقف بر آموزش و فراگیرى است و مربوط به کسى مىشود که خود را در معرض آن قرار دهد.
به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مىرسید مىتوانست شما را نابود کند، جرعهاى براى هر تشنه و طعمهاى براى هر گرسنه و آتشگیره هر شعلهاى بودید، زیر پاى دیگران له شده بودید، آبهاى گندیده مىآشامیدید و برگ درختان مىچیدید، ذلیل و توسرى خور بودید.
علاوه بر این، زکریّا علیهالسلام از خداوند درخواست کرد که از فرزندانش کسى را وارث او قرار دهد که وجود وى مانع و حاجب از دیگر افراد خویشاوند و فامیل و پسر عموهایش باشد و این ممنوعیت تنها با میراث اموال مناسبت دارد و معنا ندارد که بخواهد موالى و خویشاوندانش را از علم و نبوّت مانع شود.
وى در ادامه مىگوید: «نکته دیگر این که شرط کرد که این ولى و وارث مورد پسند باشد، در آنجا که گفت: «واجعلهُ ربِّ رضیا»،(مریم/6) و این درخواست پسندیده بودن با نبوّت و رسالت سازگار نیست؛ زیرا عصمت و تقدّس در ویژگىهاى نفسانى و ملکات روحى هیچگاه از پیامبران جدا نیست و بنابراین، درخواست این خصوصیت بىمعنا و بیهوده است.
... و اما این که حکم مخصوص حضرت رسول باشد، این سخن مستلزم آن است که عموم آیات ارث را تخصیص بزنیم؛ مانند آیات «یُوصِیکُمُ اللهُ فِی اَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْن» (نساء/11)؛ «وَ أُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ الله» (انفال/75)؛ «إِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوف.» (بقره/180)
قرآن مجید را جز با دلیل ثابت و مسلّم نمىتوان تخصیص زد و خبر واحدى که عمل به ظاهر آن به خاطر مخالفتش با سیره تمام پیامبران گذشته امکان ندارد، نمىتواند مخصّص عموم آیات ارث باشد.(5)
ابن ابى الحدید نیز ضمن ذکر روایاتى مىنویسد: «مردم مىپندارند که نزاع فاطمه با ابوبکر در دو چیز بوده: در میراث و در نحله. من در احادیث یافتم که آن حضرت در مسئله سومى با او نزاع داشته و ابوبکر او را از آنها نیز منع کرده بود که عبارت بود از سهم ذوى القربى.»(6)
علاّمه مظفّر در دلائل الصدق آورده است: «حضرت زهرا حق چهارمى نیز داشت که مربوط به خمس غنایمى بود که پس از پیامبر حادث مىگردیدند؛ چون ابوبکر، همانگونه که خمس اهل بیت علیهمالسلام را ـ که در زمان رسول خدا (مانند خمس خیبر) مالک شده بودند ـ گرفته بود، آنها را از خمس غنایمى که پس از آن حضرت حادث شده بود نیز منع کرد و حضرت زهرا علیهاالسلام درباره آنها نیز با او به نزاع پرداخت و اخبار در این مورد بسیارند.»(7)
پینوشتها:
1- علاّمه مجلسى ذیل این بخش از خطبه مىفرماید: «در بین مفسّران مشهور است که این آیه درباره آن عده یهودیانى نازل شد که پیمان خود را شکستند و با احزاب همکارى کردند و تصمیم گرفتند حضرت رسول را از مدینه بیرون کنند و به پیمانشکنى و جنگ پرداختند.» و ادامه مىدهد: «همچنین گفته شده است که درباره مشرکان قریش و اهالى مکّه نازل شده که پیمان خود را با پیامبر و مؤمنان، که قرار گذاشته بودند با دشمنان آنان همکارى نکنند (صلح حدیبیه)، شکستند و قبیله "بنىبکر" را علیه "خزاعه" یارى کردند و تصمیم گرفتند حضرت را از مکّه بیرون کنند. اینان در "دارالندوه" گرد آمدند و شیطان، که به صورت پیرمرد نجدى بر آنان ظاهر شده بود، آنها را راهنمایى کرد ... .» در واقع، از آن زمان دشمنى و مخالفت با رسول خدا را آغاز نمودند و جنگ بدر و پیمانشکنى را از این زمان شروع کردند.
اما مقصود حضرت زهرا علیهاالسلام از مردمى که عهد و میثاق خود را شکستند، یا همانهایى هستند که در آیه شریفه از آنان نامبرده شده است که در این صورت، بیانکننده وجوب جنگ با غاصبان خلافت و ربایندگان حق آن حضرت است که پیمان و عهدى را که با رسول خدا در مورد وصیت آن حضرت و نسبت به خویشاوندان و اهل بیتش بستند، نقض کردند؛ همانگونه که خداوند قتال با پیمانشکنان قریش را واجب فرموده بود، و یا اینکه مقصود حضرت زهرا علیهاالسلام جنگ با غاصبان حق اهل بیت علیهمالسلام است و مقصود از پیمانشکنى آنان نقض همان عهدى بود که با رسول خدا بسته بودند که از آن حضرت اطاعت کرده، پیرو اوامر و نواهى او باشند و در باطن با او دشمنى نکنند، اما این عهد و پیمان را شکستند و به دستورات آن حضرت عمل نکردند و مقصود از «اخراج رسول» اخراج کسى است که همچون پیامبر و نفس آن حضرت و جانشین او در دستورات و اوامر و نواهى است که او را از مقام خلافت بیرون کرده، دستورات حضرت را در مورد اهل بیتش نادیده گرفتند، که در این صورت، ذکر آیه قرآن در ضمن فرمایش حضرت زهرا علیهاالسلام یک نحوه اقتباس از قرآن مجید است. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 8، ص 109.)
2- قد کانَ بَعْدَکَ انباءٌ و هَنبثَةٌ لو کُنتَ شاهدها لم تکبر الخَطْبُ
انّا فقدناک فَقْدَ الارضِ و اِبلها واختَلَّ قومُک فاشْهَدْهم و قد نکبوُا
و کُلُّ اهلٍ له قربى و منزلةٌ عِند الالهِ على الاَدنَینِ مقتربٌ
اَبدَتْ رجالٌ لنا نجوى صُدورِهم لمّا مَضَیتَ و حالَتْ دونکَ التُّربُ
تجَهَّمَتْنا رجالٌ واستُخِفَّ بِنا لما فقدِتَ و کُلُّ الارضِ مَغتَصَبٌ
و کُنتَ بَدرا و نورا یُستَضاءُ به علیک تُنْزَلُ مِن ذِىالعزَّةِ الکُتُبِ
و کان جبریلُ بالآیاتِ یُؤنِسنا فَقَد فُقِدْتَ فَکُلُّ الخیرِ مُحتَجِبٌ
فلیتَ قبلَکَ کانَ الموتُ صادَفَنا لمّا مَضَیْتَ و حالَتْ دونَ الْکُتبُ
انّا رُزِئنا بما لم یُزْرَءْ ذُوشَجَنٍ مِن البَریّةِ لاعجمٌ و لا عَرَبٌ.
16. سیّد شرفالدین عاملى، النص و الاجتهاد، ص 103ـ 109.
17. همان.
18. عبدالحسین احمد الامینى النجفى، الغدیر فى الکتاب و السنّه و الادب، بیروت، دارالکتب العربى، 1397 ق، ج 7، ص 190ـ 197.
19. ابن ابى الحدید، پیشین، ج 16، ص 230ـ 231.
20. محمّدحسن مظفّر، دلائل الصدق؛ دراسة علمیة عن الدلائل، مرتضى الحکمى، قاهره، دارالعلم، 1396، ج 3، ص 75.
منبع:
مجله بانوان شیعه، ش 4، معصومه ریعان
آرشیوها
-
ارشیو مداحی
امام حسن مجتبی ع
ارشیو مطالب
موبایل
امام حسن عسکری ع
پیامبر اکرم
نرم افزار
امام زمان عج
فاطمه الزهرا
کتاب الکترونیک
حضرت زینب سلام الله علیه
حاج محمود کریمی
عبد الرضا هلالی
سید جواد ذاکر
حمید علیمی
جواد مقدم
سید مهدی میرداماد
مهدی مختاری
عباس طهماسپور
حاج محمد رضا طاهری
نزار قطری
کلیپ موبایل
حسین سیب سرخی
حاج مهدی اکبری
ملاباسم کربلایی
سید مجید بنی فاطمه
حاج حسن خلج
دانلود اثاری از مرحوم اغاسی
مجموعه صوتی ناله های فراق
گلچین سینه زنی و روضه از حاج منصور ارضی و بختیاری
دانلود مداحی مجتبی رمضانی
دانلود مداحی سلیم موذن زاده
دانلود مداحی حاج مهدی سلحشور
دانلود مداحی اسلام میرزائی
دانلود مداحی محمد رضا بزری
دانلود مداحی روح الله بهمنی
دانلود مداحی به مناسبت شهادت حضرت علی
دانلود مولودی ویژه میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان
دانلود مداحی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
دانلود مداحی به مناسبت اربعین حسینی
دانلود مداحی به مناسبت شهادت امام رضا
امام محمد باقر علیه السلام
بهمن 1387
خرداد 1388
اسفند 1387
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
دی 88
بهمن 88
فروردین 89
مرداد 89
غیرآرشیویها
-
گلچین مولودی امام رضا
دلنوشته های یک مستبصر
مراسم شب دوم دهه فاطمیه 90 - امامزاده علی اکبر چیذر - حاج محمود
مراسم شب اول دهه فاطمیه 90 - امامزاده علی اکبر چیذر - حاج محمود
خدا و دیگر هیچ " توکل "یکی دیگر از پایه های استوار زندگی پیامبر
ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با بیش از ??? عنوان م
خبردادن از شهادت خویش
آگاهی از غیب
میوه دادن درخت خشکیده
سفره دار مدینه
[عناوین آرشیوشده]
پیوندها
-
هیئت محبان امام حسن مجتبی «علیه السلام»«عظیم جان آبادی»
سید «ترنه»
سید محمد جواد ذاکر طبا طبائی«ابوالفضل»
یک لحظه با یک طلبه«بنیسی»
خط سبز«وصال»
حس غریب«حس غریب»
روزنه «علیرضا خیاطی»
لیله القدر«عمار»
حضور سبز«منتظران»
یا فاطمه الزهرا «کنیزان حضرت زهرا»
سمیرای تنها«سمیرا»
یا ابا صالح المهدی ادرکنی«امید»
سید 74«سید»
نیلوفر عشق «مینا»
سردارپاسدارشهید مرتضی بصیری/مهندسی پرواز«ستایش»
فراموش شده ها «محمد حسین مقامی»
محرم «سید اولاد پیغمبر»
بایرن مونیخ «حمید دوست عزیزم»
مسجد عظیمی شیراز«محمد»
نشریه در انتظار ظهور«مبلغان مهدی »
صفحات انتظار در فراق گل نرگس«عبد عاصی»
حسینیه«حسن»
به نام وجود باوجودی که وجودبی وجودم زوجود با وجودش شده موجود
عصر ظهور
عاشقان وصال
انتظار سبز ( خواهر خوبم سعیده )
نیلوفر عشق «مینا»
یک قدم تا پشت خاکریز
شیعه مذهب برتر Shia a Better religion
دم مسیحائی
مبادا روی لاله ها پا گذاریم
عطر نرگس
شکوفه نرگس
کریمه اهل بیت حضرت معصومه
تا صبح انتظار
نوشته های یک مهندس شیعه(صنایع)
موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران
عدل الهی Divine Justice
لبـــــگزه
کانون فرهنگی و هنری صالحین
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
نورالهدی
حاج رضوان
... حبل المتین ...
سئوالهای منتظر جواب
قافله شهداء
سجاده ای پر از یاس
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
ایحسب الانسان ان یترک سدی
غریب روزگار یوسف زهرا
عشق و......
کجایید ای شهیدان خدایی
هامون و تفتان
Lovely
آقاشیر
وبلاگ گروهی موج
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
زمزمه های عطار
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
کـــــلام نـــو
انتظار
ابن یاسین
mansour13
سیر بی سلوک ( مجاهدیان )
خلوت تنهایی
نهج البلاغه
در سایه سار وحدت
فرشتگان رنجور
روح .راه .ارامش
رنگارنگه
هر چی بخوای می تونی اینجا پیدا کنی ...
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
اس ام اس عاشقانه
ماهیان آکواریمی
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
حریم یاس
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
یا مهدی(عج) ادرکنی
صبح سپید
حاج مهدی مختاری
موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران
انتخاب
یه سایت با حال
● بندیر ●
شهیدالسید عباس الموسوی
تبلیغ ِآگهی
PARANDEYE 3 PA
شفاعت
مذهب عشق
عاشق آسمونی
.: شهر عشق :.
دهاتی
شایگان♥®♥
سربازی در مسیر
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
پیوندهای روزانه
-
مجموعه از ادعیه و زیارات ویژه موبایل [2392]
دعا روزهای ماه مبارک رمضان [823]
ترتیل قرآن به تفکیک سی جز استاد شاطری [973]
ترتیل کل قرآن با صدای استاد سعیدیان [720]
ترتیل قرآن با صدای استاد پرهیزگار [1179]
مجموعه قرائت های مجلسی ویژه ماه رمضان [695]
تقویم اسلامی سال 1387 (نفحات) با امکانات ویژه [1387]
نرم افزار احکام همراه(رساله کامل 9 تن از مراجع) جاوا [1758]
نرم افزار رمضانیه [959]
برنامه اوقات شرعی نسخه 3.5 [1103]
آشنایی با فرقه ضالیه بهائیت [921]
ویژه نامه شهادت حضرت زهرا -دانلود مداحی فیلم کلیپ عکس [4023]
نرم افزار مناسک حج برا موبایل [847]
نرم افزار قران برا نوکیا [1327]
نرم افزار مفتاتیح الجنان برای موبایل [2195]
[آرشیو(27)]