سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مزار دختر پیغمبر کجاست؟

پنج شنبه 87/2/26 2:33 عصر| | نظر

مزار دختر پیغمبر کجاست؟

«و لاىّ الامور تُدفَنُ لَیلاً بِضعةُ المصطفى و یُعفى ثَراها»

متاسفانه مزار دختر پیغمبر مشخص نیست. از آنچه درباره مرگ ایشان ثبت شده، و کوششى که در پنهان داشتن این خبر به کار برده‏اند، معلوم است که خانواده پیغمبر در این باره خالى از نگرانى نبوده‏اند. حال این نگرانى براى چه بوده است؟ درست نمى‏دانم. یک قسمت آن ممکن است ‏به خاطر اجراى وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام باشد. نخواسته است کسانى را که از آنان ناخشنود بود، در تشییع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند. اما آثار قبر را چرا از میان برده‏اند؟ و یا چرا پس از به خاک سپردن حضرت صورت هفت قبر، یا چهل قبر در قبرستان بقیع و یا در خانه ایشان ساخته‏اند؟

ابن شهر آشوب نوشته است ابوبکر و عمر بر على علیه السلام خرده گرفتند که چرا آنان را رخصت نداد تا بر دختر پیغمبر نماز بخوانند. امام سوگند خورد که فاطمه چنین وصیت کرده بود و آنان پذیرفتند و متقاعد شدند.

چرا این همه اصرار در پنهان داشتن مزار حضرت زهرا علیهاالسلام به کار رفته است؟ اگر در سال چهلم هجرى فرزندان فاطمه قبر پدر خویش را از دیده مردم پنهان کردند، از بى‌حرمتى مخالفان مى‏ترسیدند. اما وضع مدینه را در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیغمبر با وضع کوفه در سال چهلم از هجرت یکسان نمى‏توان گرفت. آنها که بر سر مسائل سیاسى و احراز مقام با حضرت علی علیه السلام کشمکش داشتند، کسانى نیستند که در سال یازدهم در مدینه حاضر بودند. و آنان که در مدینه حاضر بودند، حساب على را از فاطمه علیهماالسلام جدا مى‏کردند. براى رعایت ظاهر هم که بوده است ‏به دختر پیغمبر حرمت مى‏نهادند. و مسلما به قبر او نیز تعرضى نمى‏کرده‏اند. نیز نمى‏توانیم بگوئیم مرور زمان و یا فراموشى راویان موجب معلوم نبودن موضع مزار زهراست. چرا که محل قبر دو صحابى پیغمبر در کنار قبر ایشان معین است. قبر فرزندان زهرا را که در بقیع آرمیده است‏ به تقریب مى‏توان روشن ساخت. پس علت این پوشیده‌کارى چیز دیگرى است. همان سببى است که خود حضرت در جمله‏هایى که شاید آخرین گفتارهاى ایشان بوده است ‏بر زبان آورد. همان سخنانی که به زنان عیادت کننده گفت: «دنیاى شما را دوست نمى‏دارم و از مردان شما بیزارم‏.» حضرت مى‏خواست دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان به خاک رود و حتى نشان او هم دور از چشم آنان باشد.

ابن شهر آشوب نوشته است ابوبکر و عمر بر على علیه السلام خرده گرفتند که چرا آنان را رخصت نداد تا بر دختر پیغمبر نماز بخوانند. امام سوگند خورد که فاطمه چنین وصیت کرده بود و آنان پذیرفتند و متقاعد شدند.(1)


بر اساس روایتى که کلینى از احمد بن ابى نصر از حضرت رضا علیه السلام آورده است:

امام در پاسخ احمد که از محل قبر فاطمه علیهاالسلام پرسید گفت: او را در خانه‏اش به خاک سپردند. و چون بنى‌امیه مسجد را وسعت دادند قبر در مسجد قرار گرفت (2) ابن شهر آشوب از گفته شیخ طوسى نویسد: آنچه درست‏تر مى‏نماید این است که حضرت را در خانه‏اش یا در روضه پیغمبر به خاک سپرده‌اند. (3)

در مقابل این روایت، ابن سعد که در آغاز قرن سوم رحلت کرده است از عبدالله بن حسن روایت کند: مغیرة بن عبد الرحمان بن حارث بن هشام را در نیم روز گرمى دیدم که در بقیع ایستاده بود. به او گفتم:

- ابو هاشم براى چه در این وقت اینجا ایستاده‏اى؟

- در انتظار تو بودم! به من گفته‏اند فاطمه علیهاالسلام را در این خانه (خانه عقیل) ‏به خاک سپرده‏اند. از تو مى‏خواهم این خانه را بخرى تا مرا پس از مرگم در آنجا به خاک بسپارند!

- به خدا سوگند این کار را خواهم کرد!

اما فرزندان عقیل آن خانه را نفروختند. عبدالله بن جعفر گفت هیچ کس شک ندارد که قبر فاطمه علیهاالسلام در آنجاست. (4)

چرا این همه اصرار در پنهان داشتن مزار حضرت زهرا علیهاالسلام به کار رفته است؟ اگر در سال چهلم هجرى فرزندان فاطمه قبر پدر خویش را از دیده مردم پنهان کردند، از بى‌حرمتى مخالفان مى‏ترسیدند. اما وضع مدینه را در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیغمبر با وضع کوفه در سال چهلم از هجرت یکسان نمى‏توان گرفت.

اگر روایت احمد بن ابى نصر قرینه معارض نداشت پذیرفته مى‏شد. اما علماى شیعه روایت‏هایى آورده‏اند که نشان مى‏دهد دختر پیغمبر را در بقیع به خاک سپرده‏اند. به علاوه در ضمن این روایات آمده است که براى پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر صورت هفت قبر (5) و به روایتى چهل قبر ساختند. و این قرینه‏اى است که قبر در داخل خانه نبوده، زیرا خانه محقر دختر پیغمبر جاى ساختن این همه صورت قبر را نداشته است. و نیز روایتى در بحارالانوار دیده مى‏شود که مسلمانان بامداد شبى که دختر پیغمبر به جوار حق رفت در بقیع جمع شدند و در آنجا صورت چهل قبر تازه دیدند. (6)

مجلسى از دلایل الامامه و او به اسناد خود روایتى از امام صادق علیه السلام آورده است که بامداد آن روز مى‏خواسته‏اند جنازه دختر پیغمبر را از قبر بیرون آورند و بر آن نماز بخوانند و چون با مخالفت و تهدید سخت حضرت على علیه السلام روبرو شده‏اند از این کار چشم پوشیده‏اند. (7)

بهر حال پنهان داشتن قبر دختر پیغمبر ناخشنود بودن او را از کسانى چند نشان مى‏دهد و پیداست که او مى‏خواسته است ‏با این کار آن ناخشنودى را آشکار سازد.

پى‏نوشت‌ها:

1. مناقب، ج 1، ص 504.

2. اصول کافى، ج 1، ص 461.

3. همان، ج 3، ص 365.

4. طبقات، ج 8، ص 20.

5. بحارالانوار.

6. همان.

7. همان .

منبع:

کتاب زندگانی فاطمه زهرا، سیدجعفر شهیدی .


مشترک RSS وبلاگ شوید

آرشیوها

پیوند‌ها