سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهادت دردانه ابی عبدالله

پنج شنبه 85/12/3 8:15 عصر| | نظر

غروبای جمعه دلم می گرفت ولی الان...الان بدجوری دلم گرفته،
نمی دونم چه جوری تسلیت بگم.......با خودم فکر می کنم خواب می بینم یا بیدارم....
چشم به هم زدیم محرم تموم شد.
تا قبل از محرم دائم این شعرو زیر لب زمزمه می کردم:
ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه امتحان میسر گردد
به نظرتون تو این امتحان های کوچیک سر بلند اومدیم بیرون؟
تا به امتحان اصلی برسیم ؟یا به ما میگن شما مردودیدو اصلا....
حالا هم شهادت دردانه ابی عبدالله رسیده.
نمی دونم رفتید حرم سه ساله یا نه؟
ولی بدجوری دلم تنگشه.


آدمایی مثل من که زمین گیرند ، تا دلشون تنگ میشه دوست دارند برند اونجا
 ولی اینا همش از ضعف ایمان و حضور قلبه
دل باید پرواز کنه تا خود دمشق
دستتو بذار رو قلبت و از ته دل بگو
السلام علیک یا بنت الحسین
دلم برات خیلی تنگ شده
تو این زمونه ، که خیلی ارزشا یادمون رفته
با اون دستای کوچیک و نازت،یه دستی رو دل بیمار من بکش تا خوب بشه

 

مشترک RSS وبلاگ شوید

آرشیوها

پیوند‌ها